وای از دست این دختره.
دیشب مامانم مهمون داشت.خوشم میاد دخترم خیلی اجتماعیه.مهمونامون غریب نبودند.خواهرام و خاله ام.اما دخترم خیلی خوب بود.تقریبا جلسه رو تو دست گرفته بود.هر چی تو چنته داره میریزه بیرون.روژ می زد.روسری سرش می کرد.ماست می خورد.چهار دست و پا می رفت و هزاران شیطونی دیگه.آخر شب دختر خاله ام میگه دستام درد می کنه از بس از این و اون ور گرفتمش.
خوبه که اینجوریه .واقعا از جمع خونواده ام لذت میبره.خوشحالم به خاطر دخترم که این قدر اجتماعیه و خوشحالم به خاطر خونواده ام که دخترم رو تحویل می گیرند.خدا رو شکر.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی