پارسال
پارسال همچین روزی دختر کوچولوی من پشت اتاق عمل بود و منتظر بیهوشی.
شکر خدا گذشت.چه روز سختی بود .بیتابی های خانم فاطمه و اضطراب ما.
روز قبل ما رو از بیمارستان امام حسین برگردونده بودند و امروز بیمارستان الزهرا بودیم.
در هر جاو مکان و حالتی که باشم دعاگوی دکتر ابدالی هستم .امیدوارم همیشه سالم باشد.ما رو از اضطراب 2 سال و 2 ماهه نجات داد.دستش درد نکنه.
درسته تا 8 روز بعد دخترم توی بیمارستان بود اما بالاخره زیبا شد.خیلی حس قشنگیه بود وقتی دیگه یه شکاف روی لب بچه ات نباشه.خیلی حس قشنگیه وقتی بچه ات رو بدون استرس بیرون ببری.خیلی حس قشنگیه وقتی به بچه ات یه جور خاص نگاه نکن.خیلی حس قشنگیه...........
خداجوون کاری کن همه بچه هائی که به دنیا میان سالم باشن.خودت نگاه به بدی ما بزرگتر ها نکن نگاه به معصومیت بچه ها کن.
خدا جوون خودت میدونی خانم فاطمه من حداقل 3 تا عمل دیگه داره خودت تمام اون مراحل رو به راحتی برای ما و اون بگذرون.
مرسی خداجوون.دوست دارم.